عشقم ریحانهعشقم ریحانه، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

معطر ترین گُل دنیا ریحانه کوچولو

ریحانه ی عزیزم

به نام خدا عزیزم نه به اونکه ماهی یک بار هم به زور می تونستیم همدیگه رو ببینیم نه به اینکه الان تقریبا هرروز می تونم ملاقاتت کنم ...!! جمعه رفتیم افطاری خونه ی عمه فاطی ... خیلی خوش گذشت مخصوصا به تو ... اون روز تموم شیطنتت رو به نمایش گذاشتی انقدر شیطونی کردی که خدا می دونه ... دلم می خواست خیلی بیشتر ازت عکس بگیرم ولی شیطنت هات تمومی نداشت دوربینم که شارژ نداشت متاسفانه عکسات خیلی کیفیتی نداره ... اینم از عکسات عزیزم : اینجا تنها جایی بود که اروم نشستی و گذاشتی ازت عکس بگیرم   فدات بشم که انقدر قشنگ نشستی : فقط یک چیز رو توضیح بدم : *فدای تو بشم که عاشق ...
30 تير 1392

ریحانه و تولد من

ریحانه ی عزیزم ... دیروز تو اومدی خونمون برای صرف افطاری و یک تولد کوچیک خانوادگی که برای من بود از همون اول ک قرار بود بیای هم من هیجان داشتم و هم تو وقتی اومدی خیلی خوشگل شده بودی با اون پیراهن گُل گُلیت بعد نشستی و اجازه دادی من ازت ی عکس ب این قشنگی بندازم : اینجا هم با بچه های دختر خاله ی بابات (مهدیه و طاها) عکس انداختی : اینجا هم موقع افطاری شما فقط ب عشق اینکه مهدیه وطاها نون می خورن نون خوردی : اینم از آقا طاها : اینم از ریحانه خانوم خودم ک داره شامش رو می خوره ... افرین عزیزم : اینم از طاها کوچولو ک داره غذاشو خودش می خوره : ...
28 تير 1392

عکسای شمال 90 ریحانه جون

سلام سلام ریحانه ی عسیسم ...بالاخره پنجشنبه 20 / 4 / 92 خونه ی مادربزرگمون دیدمت ... ولی چون گوشیم شارژ نداشت نتونستم ازت عکس بگیرم ... ولی امروز بالاخره موفق شدم چندتا از بهترین عکسای مسافرت سال 90 ک توام باهامون بودی رو پیدا کنم و گفتم برای اینکه یادگاری بمونه بذارمش اینجا عسیس دل : اینجا رفته بودیم شمال - نکا کنار ساحل بودیم ک اجازه دادی این عکس خوشگلو برات بندازم اینا عکسای سال 1390 هست با بابازرگمون این عکس خوشملو انداختی عشقم : اینجا هم یدونه از اون ژستای قشنگتو گرفتی فدای لبخندت بشم : فدای خنده هات بشم من خنده رویه من : خب حالا بعدا عکسای جدیدتو می ذارم عشقم بای بای عسیسم تا آپ دیگه ...
22 تير 1392
1