ریحانه ی عزیزم
به نام خدا عزیزم نه به اونکه ماهی یک بار هم به زور می تونستیم همدیگه رو ببینیم نه به اینکه الان تقریبا هرروز می تونم ملاقاتت کنم ...!! جمعه رفتیم افطاری خونه ی عمه فاطی ... خیلی خوش گذشت مخصوصا به تو ... اون روز تموم شیطنتت رو به نمایش گذاشتی انقدر شیطونی کردی که خدا می دونه ... دلم می خواست خیلی بیشتر ازت عکس بگیرم ولی شیطنت هات تمومی نداشت دوربینم که شارژ نداشت متاسفانه عکسات خیلی کیفیتی نداره ... اینم از عکسات عزیزم : اینجا تنها جایی بود که اروم نشستی و گذاشتی ازت عکس بگیرم فدات بشم که انقدر قشنگ نشستی : فقط یک چیز رو توضیح بدم : *فدای تو بشم که عاشق ...